شاه صنم جونمشاه صنم جونم، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
امیرحسین جونمامیرحسین جونم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

من با فرزندانم هستم بی انها هیچم

برای فرشتگان زندگیم مادر و پدر عزیزتر از جانم

1392/5/2 12:52
نویسنده : مامان هانیه
511 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا دلم گرفته

خدا جون دلم خیلی گرفته

دلم از نا جوانمردی ها از نا مردهای زندگی گرفته

خدایا دلم از دست کسایی که غمم رو میبینن و غمسازم میشن خستست

خدایا امیدم در این لحظه های نا امیدی مادرم یعنی اولش مادرم

خدایا قسمت میدم به لحظه لحظه های زندگیم که یک ثانیه زندگیم رو بی مادرم مگذران

اخه زندگیم مادرم

اخه قلبم مادرم

اخه امیدم مادرم

خودت میدونی من بی مادرم میمیرم

خدایا قسمت میدم  و فقط تنها ارزوم اینکه من پیشمرگ مادرم بشم

خدایا اگه قرار ادقیقه بعد مادرم نباشه منو 1ثانیه قبلش بمیران

خدایا عاجزانه ازت درخواست میکنم

خدایا منو پیشمرگ عزیزانم بکن  چراکه بعد انها دیگه زندگی نخواهم داشت

عزیزانم جواهران زندگیم

کسایی که معنای وجودی ام هستند

مادرم پدرم فرزاندانم و خواهر مهربانم و.....

خدایا من غمخواری مهربانی جز این چند نفر ندارم پس غم که میدهی باید غمخوارهایم را نیز تا ابد نگه داری

خدایا خواهشهایم رو التمسهایم را بشنو ناتوانیهایم را دلشکستگیهایم را ببین و رحم کن به حالم

مادرم پدرم تا خون در رگهایم جاری تا نفس میکشم زندگیم را مدیونتان هستم

خوشی های زندگیم به خاطر شماست

و تحمل سختی های زندگی باز به خاطر شماست

من رو سیاهم من شرمنده ام به خاطر تمام غمهایی که هدیه همیشگی ام بوده

من سر افکنم به خاطر تمام زحمتهایی  تمام دل اشوبهایی که هنوزم با کمال شرمندگی تقدیم وجود نازنینتان میکنم

مامان عزیزم  پدر مهربانم هرچقدر دستان زحمتکشتان را ببوسم باز قطه ایست در برابر اقیانوس بی کران محبتهایتان

محبتهایی که بی منت میکنید و ذره ای انتظار متقابل ندارید و هنوز فکر میکنید باز بدهکارین...........

منو ببخشید من فرزند پردردسر شما هستم من رو سیاهم من شرمندم

تا لحظه مرگم شرمندم هر چی بگم هر کاری بکنم باز شرمندم

دوستتان دارم با بند بند وجودم

مرا ببخشید............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

جیگیلی مامان بابا(مامان کوچولو)
12 مرداد 92 5:01
ایشالا خدا تموم عزیزاتو واست نگه داره یکم از نورسیده برامون بگو خانوم خانوما
جیگیلی مامان بابا(مامان کوچولو)
22 مرداد 92 3:49
مامانی بیا یکم از خودت و نو رسیده و صنم جون بگو بابا دلمون تنگیده واستون
مهسا مامان صدرا جونی
28 مرداد 92 11:16
عزیـــــــــــــزم .... انشالله همیشه با عزیزات خوب و خوش زندگی بکنید.



مرسی خاله جونی