عزیز دلم خوشحالم که شما رو دارم
الان که مینویسم امیدم فکر کنم حدودا 6-7 هفته ای هست که تو رو دارم خیلی خوشحالم دستام میلرزن حالت تهوع دارم خیلی عصبی شدم خیلی زودرنج شدم دوست دارم فقط گریه کنم با همه دعوا میکنم حتی با عزیزترین کسم که شاه صنمم ولی هیچ کدومشون به خدا تقصیر من نیست تقصیر شما هم نیست پس از چی از کی گله کنم؟ خیلی عصبی شدم عشقم با کسایی که عزیزترینامن مامان سیما جون دختر شیرینم شاه صنم حتی با بابایی............... دوست دارم گریه کنم باهات که حرف میزنم سبک میشم الانم که مینویسم به عشق و امید تو مینویسم هروقت تو زندگیم در بن بستی میرسم با عشق شما دوتا عسلام دوباره جون میگیرم با بوسیذن شاه صنمم و لمس تو عزیز دلم عشقم اگه برات کوتاه...